معرفی جدید ترین بازی ها

معرفی بازی های ps3,pc,xbox,wii,androad

معرفی جدید ترین بازی ها

معرفی بازی های ps3,pc,xbox,wii,androad

نقد و برسی بازی skyrim

به جرأت می توانم بگویم که نقد و بررسی بازی The Elder Scrolls V: Skyrim سخت ترین مطلبی است که می توانم بنویسم. این بازی آنقدر وسیع است که حتی نمی دانم از کجا شروع کنم. نمی دانم از کجای آن تعریف کنم و چطور مقاله ای شایسته آن بنویسم. این مطلبی که هم اکنون می خوانید، تنها ذره ای از عظمت کل بازی Skyrim است.

داستان
داستان بازی همانطور که از اسم آن پیدا است، در سرزمینی خیالی به نام Skyrim اتفاق می افتد. سرزمینی که پر از افسانه و مکان های جادویی است. تاریخچه این سرزمین به گذشته های خیلی دور باز می گردد و هیچ کس دقیقاً نمی داند که این قلمرو توسط چه اقوامی بنا شد. Skyrim طبیعتی بکر دارد و چهار فصل را هم زمان در تمام نقاط خود دیده است. سرزمین های بالایی آن پر از کوهستان های سرد و برفی هستند. تا جایی که طوفان های سرد می توانند در یک لحظه انسان را خشک کنند. مناطق کوهپایه ای سردسیر، به لطف برف بالای کوه ها از آب و آبشارهای زیادی بهره مند هستند و جویبارهای آن ها دشت های سبز، جنگل های زیبا و مکان های خوش آب و هوایی ساخته اند.

مناطق پرت و خشک زیادی هم در این سرزمین وجود دارند که کمتر کسی در آنجا زندگی می کند. همانند Oblivion اینبار هم ما بازی را با یک زندانی شروع می کنیم. سوار بر درشکه ای لرزان هستیم، سه متهم دیگر در کنار ما هستند، جرم هیچ یک از ما معلوم نیست و از حرف های یکی از متهمان متوجه می شویم که راه درازی را تا Skyrim آمده ایم تا با اعدام خود و سرانجام مرگ روبرو شویم. وقتی به محل اعدام می رسیم، مأمور آنجا اسامی متهمان را می خواند. در اینجا شما باید اسم خود، نژاد و چهره خودتان را بسازید. نفر اول را برای اعدام می برند، سرش را روی یک تکه چوب می گذارند و جلاد با تبر خود سر وی را قطع می کند. حالا نوبت به ما رسیده است.



به زیر تبر می رویم و جلاد تبر خود را بالا می برد و به محض اینکه قصد دارد گردن ما را قطع کند، ناگهان اتفاقی عجیب می افتد. اژدهایی بزرگ بر برج محل اعدام ظاهر می شود و شروع به تخریب محیط و کشتن مردم شهر می کند. با دست های بسته باید از دست اژدها فرار کنید. پس از یک فرار موفقیت آمیز، داستان اصلی بازی شروع می شود. ما متوجه می شویم که قرن ها پیش اژدهایان در Skyrim می زیستند و در همان دوران نسل آن ها منقرض شده و کم کم به افسانه تبدیل شدند. پس از مشاهده این اژدها، یکی از زندانی های همراه شما که با هم موفق به قرار می شوید، شما را پیش یکی از اقوام خود می برد و به او می گوید که آن ها با چشم خودشان اژدها دیده اند.

پس از مدتی، شما نزد فرمانده منطقه می روید و به او می گویید که ادژهایان بازگشته اند. در ابتدا باور این حرف سخت است، ولی کمی بعد به یکی از برج های دیگر نزدیک شهر هم حمله می شود و شما به همراه چند مأمور امنیتی دیگر برای بررسی منطقه پیش می روید. در اینجاست که با اولین اژدهای بازی روبرو می شوید و باید همراه هم تیمی هایتان آن را از پا دربیاورید. پس از کشتن این اژدها، در یک اتفاق عجیبف روح اژدها جلوی چشم همگان به داخل بدن شما می رود. در حالیکه همه از این موضوع حیرت کرده اند، یکی از مأموران امنیتی می گوید که یک افسانه قدیمی وجود دارد که بر اساس آن، هر چند سال یکبار، فردی به دنیا می آید که می تواند روح اژدهایان را جذب کند و آن ها را بکشد.

نام این فرد Dragonborn (اژدهازاده) است و مأمور امنیتی احتمال می دهد که شما همان ناجی افسانه ها هستید. او می گوید در کتاب ها آمده که Dragonborn می تواند فریادهایی همانند اژدها بزند. در اینجاست که شما با انجام این کار متوجه می شوید که یک انسان عادی نیستید، بلکه تنها امید Skyrim برای نجات از دست بازگشت اژدهایان هستید. داستان بازی در ادامه بسیار پر رنگ تر می شود و می توان از Skyrim به عنوان بهترین داستان در بین سری The Elder Scrolls یاد کرد. ملاقات با Greybeardها و یاد گرفتن زبان اژدهایان از بخش های جالب داستان است. در تمام لحظات Skyrim شما حس قهرمان بودن می کنید. به هر جایی که می روید، اگر مردم با شما بد رفتاری کنند و یا شما را به جایی راه ندهند، به محض اینکه بگویید Dragonborn هستید، خیلی سریع رفتار خود را عوض می کنند. Skyrim پر از حماسه، افسانه، دلاوری و جنگ آوری است که در هر لحظه شما را با خود درگیر می کند.



گرافیک
Skyrim از موتور جدید Bethesda استفاده می کند که برای اولین بار در این بازی به کار گرفته شده است. طبیعت این بازی یکی از زیباترین بخش هایی است که دیده اید. هر گونه محیطی که بخواهید در آن یافت می شود. آبشارهای بلند را می توانید تا بالای کوه دنبال کنید و مشاهده کنید که چطور یخ ها ذوب می شوند و آبشارها را به وجود می آورند. جلوه جاری شدن آب در بازی بسیار زیبا و نرم است. در پایین آن ها دریاچه هایی وجود دارند که پر از موجودات دریایی و آبی هستند. همه چیز طبق منطقع در جای خود گذاشته شده است. یک نوع ماهی خاص هیچ گاه در آب های سرد مشاهده نمی شود و یا مثلاً در کنار یخچال های سرد دریاچه های یخ، می توانید فوک ها را ببینید که مثل دنیای واقعی کنار هم زندگی می کنند و حتی اگر سر به سرشان بگذارید، به شما حمله می کنند.


Draw to Distance بازی همانند تمام بازی های Bethesda خیره کننده است. کوه های داخل ابر و برفی Skyrim از همه جا معلوم هستند. گاهی در شب، اشعه های زیبای قطبی را در آسمان می بینید که در حال تکان خوردن هستند و بی اختیار مبهوت زیبایی این بازی می شوید. آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی و گاهی پر ستاره است. طراحی شخصیت ها خیلی بهتر از قبل شده و انیمیشن ها خیلی پیشرفت کرده اند. البته هنوز هم بعضی حرکات مصنوعی در بعضی شخصیت ها دیده می شوند. Lip Synchها خیلی بهتر شده و دوربین سوم-شخص بازی هم بسیار پیشرفت کرده است.

طبیعت عظیم Skyrim بسیار با کیفیت و زیبا است و محیط های داخلی آن هم پر جزئیات هستند. هر کوه، هر دره و هر مکانی می تواند غاری در خود داشته باشد که این غار خود یک دنیای زیرزمینی دیگر است. بعضی وقت ها بافت های بی کیفیتی در بعضی محیط های داخلی دیده می شوند که واقعاً بی انصافی است که با وجود محیط به این بزرگی و پر جزئیاتی از این مسائل ایراد گرفت و حتی بازی RAGE هم که خیلی کوچکتر از این بازی بود، با چنین مشکلاتی روبرو بود. Skyrim یک زیبایی مطلق است. طراحی هنری آن بی رقیب و عظمت و مقیاس کیفیت و کمیت آن نفس گیر است.


موسیقی/صداگذاری
تیم صداگذاران شخصیت های بازی را به هیچ وجه نمی توان شمرد، چون هر شخصیت یک صدای جدا دارد و تصور کنید در یک بازی Open-World بتوانید با تمام NPCها، حتی بچه های کوچک هم صحبت کنید، آن هم صحبت های طولانی و پر جزئیات. صداگذاری محیط هم بسیار عظیم است. در محیط های برفی، گاه طوفان های سرد به پا می شوند که واقعاً از صدای آن ها لرزه به تنتان می افتد و یا در جنگل ها و محیط های سبز صدای زیبای پرندگان و نسیم خنک و یا آبشار، گوشتان را نوازش می دهد. ریزترین جزئیات دارای صدا هستند.

کافی است به یک رستوران بروید، حتی می توانید صدای تکه تکه شدن نان هم زیر دندان یک مشتری، صدای برخورد قاشق با میز و... را بشنوید. جا دادن چنین فایل های صوتی روی یک DVD در نسخه 360 واقعاً جای تحسین دارد. همانطور که موسیقی Oblivion در سال عرضه، آنقدر زیبا بود که جایزه بهترین آهنگسازی سال را برد، Skyrim حتی فراتر از آن می رود و یک تجربه ناب خلق می کند. تقریباً در تمام لحاظات بازی موسیقی شما را با جو مناسب خود همراه می کند. تعداد این قطعات بسیار زیاد است، به قدری که موسیقی های Skyrim در قالب بسته های جدا شامل چهار دیسک عرضه می شوند.



گیم پلی

Skyrim همانند تمام بازی های Bethesda از یک قالب معین پیروی می کند. قالبی که در Oblivion و Fallout 3 هم مشاهد کردیم. در ابتدای بازی می توانید کلاس خود را مشخص کنید. هر چند این تعیین کلاس خیلی ابتدایی است، چون در طول بازی با Level Up کردن خودتان به هر شکلی که بخواهید می توانید کلاس خود را تغییر دهید. Bethesda بار دیگر با این بازی نشان داد که بهترین RPG ساز غربی است. دنیای Skyrim یکی از وسیع ترین دنیاهایی است که مشاهده کرده اید. تعداد Questهای بازی غیر قابل شمارش است و حتی یک سری از آن ها همانطور که تاد هاوارد (Todd Howard) چندی پیش اعلام کرد، بی نهایت هستند و همینطور ادامه دارند.

هیچ بازی ای به وسعت Skyrim نمی رسد، چون اگر بخواهید دنیای آن را کاملا کشف کنید و تمام Questها را انجام دهید، سال ها زمان لازم دارید. در هر ثانیه و هر لحظه از بازی، می توانید یک Quest بسیار زیبا برای خود دست و پا کنید. مثلاً در یکی از مراحل بازی که در زندان بود، من بین کتاب ها و اسباب و وسایل کهنه یک سلول، یک کتاب به نام Forbidden Legend دیدم. این کتاب را باز کردم و نزدیک به 40 صفحه در آن داستان راجع به قتل یک خانواده به طوری مشکوک که در قالب یک داستان تخیلی و افسانه روایت شده بود و حالا پس از چندین سال کسی دیگر داستان آن را هم نمی خواند.



مطالعه این کتاب یک Quest را باز می کند که شما باید پیگیری کنید که چندین سال پیش آیا چنین اتفاقی افتاده و یا طبق گفته کتاب، تمام این وقایع افسانه ای بیش نبوده اند. نزدیک به 3 ساعت و نیم یک مرحله فرعی طول کشید و هنوز که مشغول نوشتن این مطلب هستم، این مرحله را تمام نکردم. این Quest که با خواندن آن کتاب خاص باز شد و حتی احتمال خیلی کمی وجود دارد که چشمتان به آن کتاب کهنه بیفتد، پر از معما، مراحل اکشن، مضامین و داستان های مرموز است. یک تکه کاغذ در وسط یک جنگل، می تواند آغازگر یک داستان بسیار زیبا باشد. مثلاً در راه کوهستان یک درشکه را می بینید که در برف گیر کرده است.

اسب درشکه مرده و صاحب آن هم از سرما یخ زده است. جیب های او را که بگردید، متوجه می شوید که حامل یک نامه بوده که به علت یخ زدگی هیچ وقت به دست صاحبش نرسیده است. همین نامه و پیدا کردن صاحب آن می تواند یک مرحله طولانی و زیبا را خلق کند. صحبت از کتاب و نامه شد. Skyrim پر از کتاب و دست نوشته هایی است که در محیط قرار گرفته اند. در تمام مکان های بازی، کتاب پیدا می شود و شما به طور مثال، کتاب داستانی پیدا می کنید که بیش از 60 یا 70 صفحه طول دارد و ممکن است نیم ساعت فقط مشغول خواندن یک کتاب جذاب، یک افسانه، یک تحقیق علمی و یک نامه عاشقانه باشید. Scrollهایی هم در بازی وجود دارند که می توانید با مطالعه آن ها قابلیت های جدید به دست آورید.



میزهای جادوگری ای وجود دارند که می توانید اسلحه، زره، گردنبند و هر چیزی که با جادو مخلوط شده را روی آن ها قرار دهید و با شکستن آن به جادوی موجود در آن وسیله پی ببرید و به طور مثال روی سلاح دیگر خودتان به کار ببرید. می توانید روی میز شیمی، ترکیباتی را با هم قاطی کنید و همانند یک شیمیدان بمب و یا سم های خطرناک درست کرده و به شمشیر خود بزنید تا مطمئن شوید هدف شما بر اثر سم خواهد مرد. Itemهای بازی به طور دیوانه وار زیاد هستند و در حین Loadingها که خوشبختانه در این نسخه خیلی کوتاه شده اند، می توانید آن ها را ببینید و در مورد گذشته آن ها اطلاعات کسب کنید.

مثلاً یک نوع لیوان می تواند تاریخچه بسیار کهنی داشته باشد. یک نوع شمشیر می تواند اطلاعات جالبی در مورد سازنده آن، جنگ هایی که به کار رفته و... داشته باشد. تعداد سلاح ها، سپرها، چوب دستی های جادویی، داروهای شیمیایی، وسایل زینتی، لباس و... آنقدر زیاد است که به نظر هیچ گاه تمامی ندارند. همه چیز را می توانید در این بازی برداشته و از آن استفاده کنید. یک قاشق را می توانید بردارید و بفروشید. حتی کتاب های خودتان و یا یک تکه سنگ بی ارزش را هم بفروشید. مغازه های بازی بسیار متنوع هستند و اگر برای خرید و فروش یک وسیله مناسب به پیش مغازه دار مناسب بروید، نه تنها با آیتم های گوناگونی روبرو می شوید، بلکه در خرید و فروش هم با قیمت های بهتری روبرو می شوید.


حتی می توانید با بالا بردن مهارت صحبت کردن خود، تخفیف های ویژه ای بگیرید و یا با انداختن گردنبند جادویی کاهش قیمت، درصدی از قیمت ها را کاهش دهید. مغازه ها خیلی متنوع هستند. اسلحه فروشی، دارو فروشی، کافه و... همه پر از آیتم های گوناگون هستند. محیط Skyrim خیلی بزرگ است، پس برای رفت و آمد باید یک اسب داشته باشید. می توانید از اسطبل شهر یک اسب (هر منطقه ای اسبی با یک نژاد مختلف دارد) بخرید و اگر وفاداری اسب به شما بالا برود، می تواند سرباز خوبی در جنگ ها حساب شود و با سم خود حساب دشمنان را برسد! درشکه هایی هم برای سفر وجود دارند که می توانید پشت آن ها نشسته و از محیط زیبای بازی لذت ببرید و به مقصد برسید.

قابلیت Fast Travel هم مانند قبل فقط در محیط هایی که حداقل یکبار به آن ها سر زده اید، به کار می رود و می توانید در یک چشم به هم زدن به آنجا برسید. مبارزت خیلی جذاب شده اند. مبارزه با شمشیرهای مختلف فرق می کند. اینبار می توانید دو شمشیر را در یک زمان در دست بگیرید و انتخاب کنید که کدام یک در دست چپ و کدام یک در دست راست باشد. مبارزات خیلی تاکتیکی کار شده و باید حواستان باشد که چطور ضربه می زنید و از چه وسیله ای برای نبرد استفاده می کنید. دفاع کردن با سپر و ضربه زدن با شمشیر یکی از بهترین و جذاب ترین سبک های مبارزه است.



می توانید به طور مثال در دست چپتان هم جادو بگذارید و با سیستمی شبیه به BioShock روبرو باشید. تعداد جادوها هم بسیار متنوع است. از یخ گرفته تا آتش و یا برق و حتی جادویی برای بازیافتن HP. مسلماً استفاده از این جادوها از نوار Magica شما کم می کند، ولی می توانید با نوشیدن Magica Drink در بین مبارزات، آن ها را سریعاً بازگردانید. تمام نوارهای بازی اعم از HP ،Magica و Stamina همه پس از مدتی پر می شوند، ولی در حین مبارزات برای هر چه سریع تر عمل کردن، می توانید نوشیدنی های آن ها را بخورید. با ضربه زدن به دشمن از نوار Stamina کم می شود و به قولی شخصیت اول خسته می شود، پس باید خیلی درست در مبارزات حمله کنید.

شلیک با تیرکمان هم خیلی جذاب است و انواع مختلفی از آن در بازی وجود دارند. از آنجایی که شما Dragonborn هستید، یکی از قابلیت های فوق العاده بازی استفاده از فریادهای اژدهایان است. این فریادها با خواندن ورد قابل اجرا هستند و در طول بازی با زدن دکمه RB (در نسخه Xbox 360) می توانید با گفتن آن ورد، به دشمن حمله کنید. می توانید با یک ضربه تمام افراد و اجسام روبروی خود را با موج شدید صدای خود به عقب پرت کنید. می توانید نفس خود را به بیرون دهید و همه را در یخ فرو ببرید. می توانید همانند اژدها از دهان خود آتش بیرون دهید و یا با یک فریاد، آب و هوای برفی را صاف کنید.


تعداد فریادها خیلی زیاد هستند و آموختن آن ها مستلزم کشتن اژدهایان و کسب روح آن ها است. مبارزه با این اژدهایان هم بسیار جذاب و حماسی است. نژادهای زیادی از اژدهایان در بازی وجود دارند و کشتن بعضی از آن ها بسیار سخت است، ولی با کشتن آن ها می توانید استخوان های گران قیمتشان را بدست آورید و روح ارزشمندشان را به روح های خود اضافه کنید. طبیعت Skyrim آنقدر با جزئیات و وسیع است که هیچ گاه خسته کننده نمی شود. سفر کردن در این بازی خود یک سرگرمی بزرگ است. گاهی هیچ کاری نکردن اوج لذت را دارد. تنوع حیوانات بسیار زیاد است.

حیواناتی مثل گرگ، ماموت، روباه، خرس، ببر، شیر، خرگوش، فوک، ماهی، ماهی گوشت خوار، خرچنگ، مار، مرغ، خروس، سوسمار و... در بازی وجود دارد. هیچ بازی ای تا به حال، این تعداد حیوان را در خود جای نداده و هر کدام از این حیوانات را می توانید شکار کنید و از گوشت، پوست و یا عاجشان استفاده کنید. شکار کردن در بازی بسیار جذاب است. مثلاً در مراتع مرتفع و روی قله کو ها می توانید قوچ های جالبی را پیدا کنید که پول خوبی هم بابت گوشت آن ها می دهند. در این بازی می توانید هر کسی که می خواهید، باشید. می توانید به عضویت یک سری گروه دزد دربیایید و یک خانواده مافیایی تشکیل دهید!!! می توانید به نیروی ارتش Skyrim ملحق شوید و از شهر خود دفاع کنید. می توانید به گروه خون آشام ها بپیوندید و در شب نیرومند شوید.


نتیجه گیری

Skyrim باگ های بازی های هم سبک خود را دارد، ولی تعداد این باگ ها نسبت به Fallout 3 و Oblivion کم شده اند. عظمت Skyrim را نه می توان تعریف کرد و نه می توان با چندین ماه بازی کردن، کشف کرد. از دست دادن این بازی مساوی با از دست دادن یکی از عظیم ترین سرگرمی های صعنت بازی های کامپیوتری است.

اینم ویدئو از این بازی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد